توسعه پایدار در مدارس کسبوکار آینده
مترجم:
میلاد بهروزی
توسعه پایدار بصورت فزایندهای نه تنها به بخشی از روال عادی کسبوکارها تبدیل شده است، بلکه شرکتها به عنوان بازیکنان کلیدی در برنامه پایداری جهانی نقش دارند.
جوامع دنیا دهههاست که درگیر معضل توسعه پایدار هستند. اما آخرین تلاشها که بصورت «اهداف توسعه پایدار، Sustainable Development Goals (SDGs) » بوده است، شاید مهمترین این تلاشها باشد. این اهداف زبان و چارچوبی مشترک را بوجود آوردهاند تا از طریق آنها بتوان طیف وسیعی از سازمانها را در سطوح محلی، ملی و بینالمللی، همسو و همجهت ساخت. اما زمانی که از پایداری و اکنون که مشخصا از اهداف توسعه پایدار سخن میگوییم، معمولا پتانسیل مدارس کسبوکار را در به واقعیت رساندن چنین بینشی در نظر نمیگیریم.
مسئله مهم دیگر، میزان ساعتی است که اساتید صرف پژوهش بر روی موارد مرتبط با کسبوکار میکنند، اما نتایج آن همیشه در دسترس یا مرتبط با مدیران کسبوکار نیست. اگر مدارس کسبوکار بخشی حیاتی و ناگزیر برای ساختن جامعهای پایدارتر برای همگی و همچنین عامل شکلگیری کسبوکارهایی قوی بودند، آنگاه چه؟ اگر یک مدارس کسبوکار به شیوهای اداره میشدند که نمرات و پژوهشها بیشتر بهم مرتبط بودند و به نیازهای تجاری و جوامع جهانی نیز نزدیک میبود، چه میشد؟ چه میشود اگر مدارس کسبوکار رهبر راه باشند؟
«گیزل وِیبرِخت»، مشاور ویژه سازمان ملل در اصول یادگیری مدیریت، در کتاب «MBA آینده»، ۱۰۰ پیشنهاد برای تغییرمدارس کسبوکار به سوی توسعه پایدار ارائه داده است. «MBA آینده»، بر پایه پژوهشی است که بر روی ۱۰۰ ایده برای آموزشهای کسبوکار، صورت گرفتهاست. بعضی از این ایدهها میتوانست تمرینی عملی برای فردا باشد، بعضی از آنها به نیاز به بازبینی دیدگاه مدارس کسبوکار به آموزش حرفهای پرداختهاند و باقی مشوق ایدههای دیگری شدهاند تا آموزش مدیریت را به عنصری کلیدی در ارتقا بخشیدن دستور کار پایداری، تبدیل کنند.
این ایدهها در بطن خود پایداری را شامل میشدند، اما مسائل بسیار عمیقتری نیز وجود داشت. ایدههایی درباره کیفیت آموزش و ایجاد مدارس کسبوکار قدرتمندتر و موثرتر. مباحث مرتبط با پایداری و توسعه پایدار، از رخدادهای روزمره آموزش مدیریت، جدا نیستند و چه در مورد تحقیق، شراکت یا برنامههای درسی باشد، نباید موضوعی منفک در نظر گرفته شوند.

پایداری موضوعی فرعی نیست که در برنامههای درسی گنجانده شود، در ابتدا یا انتهای سخنرانی ذکر شود، یا کلمهای باشد میان محورها و رویدادها. پایداری بخش اصلی کسبوکار است و بنابراین باید بخشی از همه چیز باشد، هرپروژه پژوهشی، هر سرفصل کلیدی و حتی رویدادهایی که رخ میدهد.
مباحثی درباره اینکه کسبوکار چگونه بر دنیای پیرامونش اثربخش خواهد بود، بخشهایی تفکیکناپذیر از آموزش هستند که هر مدرسه کسبوکاری باید به آنها بپردازد. کلاسهای سنتی کسبوکار و ابزارهایشان، بر اساس مفادی بنا شدهاند و این مفاد امروزه، مهمتر، جهانشمولتر و مرتبط با رشتههای دیگر است.
مسیرهای بیشماری است که می توان طی کرد و ایدههای بسیاری در منابع مختلف هستند که طیف گستردهای از مباحث مرتبط با درجات کسبوکار را مورد واکاوی قراردادهاند، گاه، بعضی جزئیات کوچک میتوانند پتانسیل اثرگذاری بالایی بر روی مسائل ساختارگرای بزرگتر داشته باشند.
«MBA آینده» میتواند جایی باشد که طیف گستردهتری از رهبران از جمله رهبران عرصههای ورزشی، هنری، دانشمندان و همینطور فعالان مدنی را نیز پوشش دهد تا فقط محدود به مدیران ارشد و مدیران عامل نباشد.
«تمامی این رهبران دارای ویژگیهایی هستند که آنها را قادر میسازد چه به صورت فردی و چه به عنوان عضوی از تیم، موفق عمل کنند و به این ترتیب بخشی از مهارتهای یک نسل جدید و بینرشتهای رهبران تجاری باشند و بر آنها تأثیر مثبت بگذارند.»
و اما مهارتها
MBA آینده میتواند دورهها و طیفهایی از تمرینات مخصوص برای تمرکز روی پذیرش ریسک و شکست داشتهباشد، جایی که اشتباهات میتوانند به عواملی تبدیل شوند که به جای اجتنابکردن از آنها، فرصتهایی برای خلق ایدههای جدید، بینش جدید و مسیرهای جدید شوند.
یکی بیشتر
رویکرد دیگری به نام «یکی بیشترPlus One» پیشنهاد می کند که از دانشجویان خواستهشود که همواره برای هر پرسش، بیش از یک جواب بیابند تا بدین شکل تشویق شوند که از اولین و بدیهیترین پاسخها فراتر روند و ازین رو بتوانند مسائل دیگری را که در وحله اول در نظر نگرفتهاند، مورد توجه قرار دهند.
جابجایی
اصطلاح دیگری در برنامه آموزشی وجود دارد که نویسنده در کتاب خود، آن را «جابجایی» میخواند. که در لحظهای از برنامه است که در آن، فرد، گروهها و دانشجویان به طرز غافلگیرانه، در موقعیتی تصمیمگیری قرار داده میشوند. دانشجویان همچنین باید دسترسی به مراکز شبیهسازیِ سریع داشته باشند تا بتوانند ایده تجاری خود را بهشکل نمونه اولیه در فاصله زمانی کوتاه تولید کنند و نسخههای دیگری از آن ایده را با دانشجویان رشتههای دیگر مطرح و بازبینی کنند.
چگونه یادگیری مدیریت را به واقعیت نزدیکتر کنیم؟
بیشتر بخوانید
فرد میتواند ساختار کلی برنامه خود را موردبازبینی قرار دهد و آنچه را با موقعیتهای مختلف زندگی خود منطبق میبیند در طرح درسی خود بگنجاند، در بازنشستگی، بازگشت به کار بعد تشکیل خانواده، قصد شروع یک کسبوکار یا تبدیلشدن به یک مشاور مستقل.
یک مدرسه کسبوکار میتواند حتی بهشکل یک تعاونی باشد که در آن اعضای با جمعآوری عمومی ایدهها گروه در تصمیمگیریها نقش بسزایی دارند. شاید در آینده، به جای اینکه هر مدرسه ای دارای مرکز پژوهشی فردی خود باشد، مراکز ناحیهای یا جهانی وجود داشته باشد که تمرکز موتورهای جستوجوگر بر روی اثرگذاری واقعی باشد و پژوهشهای مرتبط بههم، بر اساس ایدههای مشابه ساخته شوند.
بسیاری از ایدههای مطرح شده درکتاب «MBA آینده» حول دو محور می چرخند:

اول- نیازبه کمک برای شکلدادن به رهبران واقعی، ارتقای افرادی که درک بهتری از دنیای پیرامون خود دارند و میتوانند تصمیات نتیجهبخشتری حاصل کنند. داشتن فضایی برای دانشجویان و استادان که در آن بتوانند به عملکرد و پیامد کار خود فکر کنند بسیار مهم است، شانس خطا کردن داشته باشند، تجربه کنند و مهمتر اینکه بتوانند سوال بپرسند، گوش فرا دهند و پاسخ بدهند و کمکرسانی کنند.
مدارس کسبوکار نیاز دارند تا مسئولیت خود در قبال رهبرانی تجاری که تربیت میکنند را پذیرا باشند، چه آن شخص مورد افتخار مدرسه باشد یا نباشد.
دوم- تمرکز بر روی این مسأله که مدارس کسبوکار تنها منبعی برای استخدام نیروی کار جدید نباشند، بلکه نقش منبعی کلیدی و ضروری را برای کسبوکار ایفا کنند. این به این معنا است که در نقش مهمی مثل آزمایشگاه تست، بتوانند پیشبرد تجارت را با مسائل مهمی اثر گزاری مانند اهداف توسعه پایدار هم راستا کنند. اهداف توسعه پایدار نباید به عنوان یک چکلیست جهانی اعمال در نظر گرفته شود، بلکه باید راهنمایی برای محدودهای از فرصتها باشد و شرکایی که مصمم برای برقراری ارتباط باشند.
متن مقاله حاضر را به تاریخ ۵ اردیبهشتماه ۹۷ در روزنامه دنیای اقتصاد بخوانید:
مشاهده مقاله در روزنامه دنیای اقتصاد
گذاشتن کلمات “پایداری”، “اخلاق”، “سبز” یا ” مسئولیت پذیر” مقابل عبارتی، به سادگی، آنرا محقق نمیکند. شیوه آموختن، جایگاه آموختن، چگونگی آموختن و نوع آموختن کنار این پرسش که آیا دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی و علیرغم حرفهای که بر میگزینند، میتوانند از آن اطلاعات بهره ببرند، حائز اهمیت است.
توسعه پایدار مانند یک چک لیست نیست، بلکه باید به اعضای جزئی خود تقسیم شود و با مسائل تجاری که مربوط به هر بخش است بپیوندد تا بدینترتیب تمامی اعضای دانشکده و کارمندان و نه فقط هسته مرکزی دانشجویان، مورد توجه قرار گیرد.
منبع مقاله:
Global Focuse
با دوستانتان به اشتراک بگذارید: