از رهبری ارکستر، تا یادگیری آکادمیک مدیریت
مصاحبه با دانشپذیران
نیما فاتحی، رهبر ارکستر و موسیقیدان که به همراه گروهش به تازگی در تالار وحدت چندین اجرای بزرگ داشته است، از تجربه گذراندن دوره MBA در دانشگاه شهید بهشتی می گوید:
«مدیریت یک کتاب نیست که هر از گاهی به آن مراجعه کنی بلکه باید از آن نکتههایی دریافت کرد که مربوط به کار حال حاضر و یا آیندهی آدم باشد و بتواند آنها را اجرا کند…»
- لطفا خودتان را معرفی کنید.
نیما فاتحی متولد ۱۳۶۰ هستم.رشته تحصیلیام مهندسی برق است ومدتی زمینهی اصلی فعالیتم در حیطهی تحصیلی خودم بود ولی الان قسمت اعظم فعالیت بنده موسیقی است.
- به عنوان یک هنرمند چرا تصمیم گرفتیدMBAبخوانید؟
به خاطر اینکه مسیر و استراتژیهایم را درست تنظیم کنم. از زمانی که آموزشگاه خودم را تاسیس کردم احساس نیاز بیشتری به مشخص شدن جایگاه مدیریتی کردم و از طرف دیگر چون من رهبری گروههای موسیقی دیگری را هم بر عهده دارم مسئلهی بازاریابی در این حوزه مد نظرم بود که با خواندن MBA به این دو مهم میرسیدم.
- به اهداف و برنامههایتان در دورهیMBA رسیدید؟
MBAدیدگاه و جهانبینی من را خیلی عوض کرد، یعنی دید خیلی خوبی در تعیین استراتژی و تشخیص بازار هدف و مباحث مالی به من داد. در نتیجه موفقتر عمل کردم و خوشحالم که MBAخواندم.در مورد اینکه به اهدافم رسیدم یا نه باید بگویم من در میانهی راه هستم و اهداف بلندمدتتری دارم ولی نسبت به سالهای قبلی و حتی قبل از ورود به MBAپیشرفت بیشتری داشتم هم بهخاطر تجارب خودم و هم دیدگاههایی که MBAبه من داد.

- اگر به عقب برگردید دوباره MBAمیخوانید؟
من دلم میخواهد دوباره کلاسهای MBAرا مرور کنم و با دقت بیشتری مباحث و نکتهها را دنبال کنم. احساس میکنم مباحثی که اساتید مطرح میکنند نکاتی دارد که اگر به آنها بیشتر دقت کنیم، اتفاق خوبی در زندگیمان میافتد.
- چرا دانشگاه شهید بهشتی را انتخاب کردید؟
اول اینکه خود دانشگاه را دوست داشتم چون یک محیط آکادمیک بود. وقتی آمدم جزو اولین دوره بودم، هم صحبتهایی که در سمینار آشنایی با دورهی MBAشد برایم جذاب بود و هم اینکه همگروهیهایم باعث شدند من جذب این مجموعه شوم.
- توصیهی شما به کسانی که قصد خواندن MBAدارند یا تمایلی به خواندنMBA ندارند، چیست؟
به نظرم مهمترین اقدام کسانی که میخواهندMBA بخوانند این است که از نکات مطرحشده در دروس که میتواند ایدهای جدید در کسبوکارشان به آنها بدهد،یادداشت بردارند و آنها را در اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود بگنجانند. مدیریت یک کتاب نیست که هر از گاهی به آن مراجعه کنی بلکه باید از آن نکتههایی دریافت کرد که مربوط به کار حال حاضرو یا آیندهی آدم باشد و بتواند آنها را اجرا کند. و اما دربارهی کسانی که نمیخواهند MBAبخوانند، خب این یک انتخاب است و قرار نیست هر کسی مدیر باشد؛ ولی همهی کسانی که ممکن است به این زمینه علاقه داشته باشند باید بدانند که وقتی MBA میخوانند دیدگاهشان نسبت به زندگی و آنچه که میخواهند انجام دهند، تغییر میکند.
- درسآموختههایی را که از MBAدر کار موسیقی استفاده کردهاید بفرمایید؟
خیلی چیزها بوده و هر کدام به نحوی مورد استفادهام قرار گرفته و نمیتوانم به یک موضوع خاص اشاره کنم. مباحث رفتارسازمانی، رهبری سازمان، بازاریابی و حسابداری خیلی مفید بودهاند و مباحثی بودهاند که اغلب از آنها استفاده کردهام مثلاً من در حوزه کار خودم (موسیقی) با افراد زیادی کار میکنم و مبحث رفتارسازمانی در انتخاب افراد کمکم کرده است.
- با توجه به هنرمند بودن شما به نظرتان مدیریت علم است یا هنر؟
علم و هنر از هم جدا نیستند، چون در کنار هنر و موسیقی هم باید علم وجود داشته باشد. از طرفی دیگر هنر و مهارت بکار بردن علم برای ادارهی آن کار خیلی مهم است.در مدیریت هم مجموعهای از آموزههای علمی وجود دارد، ولی همه مدیر خوبی نیستند و ابتکارعمل و خلاقیتاشان در چگونگی بکار بردن علمی که به دست آوردهاند به مدیریت برمیگردد.
بیشتر بخوانید:
MBA چگونه درآمد افراد را بالا میبرد؟
با دوستانتان به اشتراک بگذارید: