ما چگونه ما شدیم؟
این کتاب حول «چرا»های زیادی شکل گرفته است. چرا پادشاهان کشور ایران همه فاسد بودند، اما پادشاهان کشورهای دیگری مثل انگلیس و فرانسه، نه؟ چرا در قرون اخیر، کشورهای دیگر در فیزیک، شیمی و علوم دیگر دانشمند داشتند و ایران نه؟ چرا مردم کشورهای دیگر میدانستند آن سر دنیا چه خبر است، اما مردم ایران از شهرهای دیگر همجوارشان ناآگاه بودند؟ و در نهایت، چرا کشور ایران تا این اندازه دچار ضعف، انحطاط، بیخبری و عقبماندگی شده بود؟
«ما چگونه ما شدیم؟» بر خلاف صحبتهای معمول که همهچیز را به عوامل بیرونی نسبت میدهند، ریشهها را به درون کشور باز میگرداند. همچنین هنرمندانه نشان میدهد عواملی که عقبماندگی را به آنها نسبت نمیدهیم چطور تأثیرگذار بودهاند؛ عواملی مانند علمآموزی، کمآبی، جنگهای میان قبایل، عشایر، کوچ نشینان و...
ما در گذشته دانشمندان زیادی داشتیم؛ دانشمندانی مانند خوارزمی، بیرونی، فارابی. اما به مرور آنقدر از علم فاصله گرفتیم که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، میرزا حسن رشدیه، شبانه اولین مدرسهای را که شبیه به مدارس امروزی بود، خراب کرد؛ چراکه آن زمان اعتقاد داشتند از آن مدارس کفر و زندقه و بابیگری حاصل خواهد شد.
هر دو ایران ما هستند؛ هم ایرانی که دوران طلایی علمآموزی و تمدن قوی داشت، هم ایرانی که شروع به خراب کردن مدرسه کرد. ما نمیتوانیم فقط یک فرزندمان را دوست داشته باشیم؛ چه آن فرزندان دستاورد داشته باشند، چه نه، در هر صورت هر دوی آنها پاره تن ما هستند. مسئله این است که چطور میتوانیم فرزندانمان را در هر شرایطی بهبود دهیم.
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر