شرکتکنندگان سازمان داده و مدل عملیاتی هدف
حاکمیت موفق دادهها به مدیریت چندلایهای نیاز دارد که روی کسبوکار متمرکز است اما هم کسبوکار و هم فناوری اطلاعات را دربرمیگیرد. این مدیریت معمولاً حول محور مدیران ارشد دادهها و تیمهای آنها ــ فقط کسانی که وظیفه آنها به طور خاص حاکمیت دادههاست ــ به اضافه شورای حاکمیت دادهها (DGC)، مالک دادهها، متولی دادهها و مسئول حفاظت دادهها ساخته میشود.
شورای حاکمیت دادهها: نهاد تصمیمگیری مرتبط با داده است که اختیارات را به مدیر ارشد دادهها تفویض کرده و مالکان دادهها را تعیین میکند. استراتژی دادههای شرکت را تعریف میکند و اولویتها را برای اهداف، استانداردها و سیاستهای حاکمیت دادهها تعیین میکند و مسائل مربوط به سطوح دیگر سازمان دادهها را حل میکند. شورای حاکمیت دادهها معمولاً ازهمه ذینفعان ارشد دادهها تشکیل میشود: مالکان کلیدی دادهها (معمولاً رؤسای واحدهای کسبوکار یا بخشهای مختلف شرکت)، مدیر ارشد اطلاعات، مدیران حفاظت از دادهها، مدیر ارشد امنیت اطلاعات و مدیر ارشد دادهها. ریاست این این شورا به عهده مدیر ارشد عملیات یا همتراز آن است. مدیر ارشد دادهها مسئول تدوین دستورکار و اجرای استراتژیها و تصمیمهایی است که در شورا گرفته میشوند.
مدیر ارشد دادهها: مدیر ارشد دادهها تمام مسئولیت حاکمیت دادهها را به عهده دارد و فرایند تعریف و هماهنگی چارچوب حاکمیت دادهها و اجزای آن را هدایت میکند. مدیر ارشد دادهها، دستور کار را پیشنهاد میکند و به اولویتبندی نیازهای کسبوکار کمک میکند. هماهنگی لازم برای اجرا را ایجاد میکند و به تبدیل دادهها به یک دارایی ارزشمند کمک میکند. مدیران ارشد داده و تیمهای کوچکشان عموماً تنها منابع تماموقت و اختصاصیِ سازمان حاکمیت دادهها هستند.
مالکان دادهها: همانطور که قبلا گفته شد، مالکان دادهها روی حوزههای داده نظارت دارند، مسئولیت نهایی محتوا و کیفیت را بر عهده دارند و به این ترتیب، در مورد سطح مناسب کیفیت تصمیم میگیرند و مطمئن میشوند که سیاستهای حاکمیت دادهها اجرا میشوند. مالکان صاحبان دادهها معمولاً مدیران عالی شرکت هستند، اما برخی شرکتها، مسئولیتها را به مالکان دادهها بسته به اندازه شرکت و بر اساس کسبوکار یا منطقه محول میکنند. این نقش عمدتاً نقش تصمیمگیری ساده و بی زحمتی است و در بیشتر موارد به کمتر از 5 درصد از زمان مدیران عالی شرکت نیاز دارد.
متولیان دادهها: بخشی از هر سازمان مالک دادهها هستند که به مالک دادهها گزارش میدهند و برای دستیابی به اهداف کسبوکار در زمینه کیفیت دادهها که توسط مالک دادهها تعریف شده است، تلاش میکنند. متولیان دادهها مسئول اعمال سیاستها و استانداردهای دادهها در دامنه خود و ارائه راهنمایی به فناوری اطلاعات هستند. بسته به اندازه شرکت و دامنهای که متولیان دادهها مسئولیت آن را بر عهده دارند، ممکن است چند نفرشان از یک صاحب دادهها پشتیبانی کنند و مقدار قابل توجهی از زمانشان (تقریباً 20 تا 30 درصد) را به وظایف مربوط به دادهها اختصاص دهند.
مسئول حفاظت از دادهها: بر خلاف سایر شرکتکنندگانِ حاکمیت دادهها، مسئولان حفاظت از دادهها بخشی از واحد فناوری اطلاعات هستند. آنها با متولیان دادهها کار میکنند و از تلاشهای آنها برای اجرای معیارهای خاص کیفیت دادهها حمایت میکنند. بسیاری از متولیان دادهها به یک سیستم مشخص فناوری اطلاعات یا پایگاه مشخص دادهها متصلاند، بنابراین ممکن است یک رابطه یکطرفه وجود نداشته باشد، و ممکن است یک مسئول حفاظت از دادهها برای بسیاری از متولیان دادهها کار کند یا برعکس، یک متولی ممکن است با بسیاری از مسئولان حفاظت از دادهها کار کند. حال مدل عملیاتی هدف حاکمیت داده چگونه باید باشد؟ چهار کهنالگوی اصلی سازمانی را در نظر میگیریم:
مدل کاملا غیرمتمرکز: واحدهای کسبوکار به طور مستقل از هم، حاکمیت داده را تعریف میکنند. یک استراتژی کلی برای دادهها وجود ندارد. هماهنگی بسیار اندک است. این مدل به کسبوکارها امکان میدهد کنترل مستقیم روی دادههایشان داشته باشند و از روشهای چابک کار برای تغییر مدیریت دادهها استفاده کنند. با این حال، وقتی تیمها اصطلاحاً «چرخ را دوباره اختراع میکنند»، این کارشان میتواند به ناکارآمدی در عملیات دادهها منجر شود که ناهماهنگیهای دادهها را در بین واحدها و بخشهای مختلف کسبوکار ایجاد میکند. این کهنالگو کمکم از رواج افتاده و تنها در شرکتهای کمشماری که هنوز وارد سفر تحول داده خود نشدهاند، دیده میشود.
مدل کاملاً متمرکز: در سر دیگر طیف، شرکتهایی هستند که یک مدل سازمانی بسیار متمرکز را پیادهسازی کردهاند، که در آن تمام مسائل مربوط به دادهها توسط تیم مرکزی مدیریت میشود. این تیم از یک «تزار» دادهها و مالک تمام دادههای شرکت که معمولا مدیر ارشد دادههاست، تشکیل میشود. توضیح دادن این مدل برای سازمان خیلی آسان بوده و مدل نسبتاً مؤثری است، اما چون پیادهسازی و بسط و گسترش آن در سازمانهای بزرگ دشوار است، سرعت تغییر را کاهش میدهد.
مدل فدرالی با مدیر ارشد داده به عنوان انجامدهنده کار: در حالی که واحدهای دادههای بخشهای مختلف سازمان تحت رهبری قوی تیم مرکزی کار میکنند، مدیر ارشد دادهها به طور مستقیم تیم نسبتاً بزرگی را مدیریت میکند که مسئول قسمت اعظم عملیات دادههاست. این مدل کارآمد است و بهسرعت کیفیت دادهها را بهبود میبخشد، اما گاهی با واکنشهای منفی واحدهای کسبوکار مواجه میشود که احساس میکنند استقلالشان را از دست میدهند. بنابراین ابلاغ اختیارات مدیر ارشد دادهها میتواند دشوار باشد.
مدل فدرالی با مدیر ارشد داده به عنوان «تسهیلگر»: واحد مدیر ارشد داده خیلی کوچکتر است و روی هماهنگی و تسهیل اقدامهای تصمیمگیریشده توسط واحدهای کسبوکار تمرکز میکند. واحدهای کسبوکار مالکیت کامل دادههای خود را دارند اما کارکنان مدیریت دادههای آنها به طور غیرمستقیم به مدیر ارشد دادهها گزارش میدهند. این مدل، مسئولیتپذیری برای دادهها را در کسبوکار حفظ میکند و هماهنگی خوبی ایجاد کرده و بهبود نسبتاً سریع کیفیت دادهها را تضمین میکند. معمولاً شرکتها با استفاده از یک مدل فدرالی با مدیر ارشد به عنوان انجامدهنده کار، اقداماتشان را شروع میکنند و با بالغ شدن سازمان و ایجاد قابلیتهای خود، به یک مدل مدیر ارشد به عنوان تسهیلگر تبدیل میشوند.
در طول چند سال گذشته، دادهها به عنوان منبعی اساسی برای ارزش کسبوکار شناخته شدهاند. شرکتها در محیطی رقابت میکنند که مشخصه آن مجموعه دادههای عظیم و رو به رشد، مقررات سختگیرانه دادهها و تحولات مکرر به خاطر قدرت دادههاست. در این زمینه، حاکمیت دادهها ــ و در نتیجه بهبود کیفیت دادهها ــ نهتنها راهی برای دستیابی به نتایج کوتاهمدت بلکه برای جا انداختن دادهها در سازمان و موفقیت در سفر دادهها و تحلیل آن فراهم میکند. این کار فقط به توجه و تعهد به تحول دادهها احتیاج دارد. و هر شرکتی میتواند آن را بهدرستی انجام دهد.
شرکتکنندگان سازمان داده و مدل عملیاتی هدف
حاکمیت موفق دادهها به مدیریت چندلایهای نیاز دارد که روی کسبوکار متمرکز است اما هم کسبوکار و هم فناوری اطلاعات را در بر میگیرد. این مدیریت معمولاً حول محور مدیران ارشد دادهها و تیمهای آنها ــ فقط کسانی که وظیفه آنها به طور خاص حاکمیت دادههاست ــ به اضافه شورای حاکمیت دادهها DGC))، مالک دادهها، متولی دادهها و مسئول حفاظت دادهها ساخته میشود.
شورای حاکمیت دادهها: نهاد تصمیمگیری مرتبط با داده است که اختیارات را به مدیر ارشد دادهها تفویض کرده و مالکان دادهها را تعیین میکند. استراتژی دادههای شرکت را تعریف میکند و اولویتها را برای اهداف، استانداردها و سیاستهای حاکمیت دادهها تعیین میکند و مسائل مربوط به سطوح دیگر سازمان دادهها را حل میکند. شورای حاکمیت دادهها معمولاً ازهمه ذینفعان ارشد دادهها تشکیل میشود: مالکان کلیدی دادهها (معمولاً رؤسای واحدهای کسبوکار یا بخشهای مختلف شرکت)، مدیر ارشد اطلاعات، مدیران حفاظت از دادهها، مدیر ارشد امنیت اطلاعات و مدیر ارشد دادهها. ریاست این این شورا به عهده مدیر ارشد عملیات یا همتراز آن است. مدیر ارشد دادهها مسئول تدوین دستورکار و اجرای استراتژیها و تصمیمهایی است که در شورا گرفته میشوند.
مدیر ارشد دادهها: مدیر ارشد دادهها تمام مسئولیت حاکمیت دادهها را به عهده دارد و فرایند تعریف و هماهنگی چارچوب حاکمیت دادهها و اجزای آن را هدایت میکند. مدیر ارشد دادهها، دستور کار را پیشنهاد میکند و به اولویتبندی نیازهای کسبوکار کمک میکند. هماهنگی لازم برای اجرا را ایجاد میکند و به تبدیل دادهها به یک دارایی ارزشمند کمک میکند. مدیران ارشد داده و تیمهای کوچکشان عموماً تنها منابع تماموقت و اختصاصیِ سازمان حاکمیت دادهها هستند.
مالکان دادهها: همانطور که قبلا گفته شد، مالکان دادهها روی حوزههای داده نظارت دارند، مسئولیت نهایی محتوا و کیفیت را بر عهده دارند و به این ترتیب، در مورد سطح مناسب کیفیت تصمیم میگیرند و مطمئن میشوند که سیاستهای حاکمیت دادهها اجرا میشوند. مالکان صاحبان دادهها معمولاً مدیران عالی شرکت هستند، اما برخی شرکتها، مسئولیتها را به مالکان دادهها بسته به اندازه شرکت و بر اساس کسبوکار یا منطقه محول میکنند. این نقش عمدتاً نقش تصمیمگیری ساده و بی زحمتی است و در بیشتر موارد به کمتر از 5 درصد از زمان مدیران عالی شرکت نیاز دارد.
متولیان دادهها: بخشی از هر سازمان مالک دادهها هستند که به مالک دادهها گزارش میدهند و برای دستیابی به اهداف کسبوکار در زمینه کیفیت دادهها که توسط مالک دادهها تعریف شده است، تلاش میکنند. متولیان دادهها مسئول اعمال سیاستها و استانداردهای دادهها در دامنه خود و ارائه راهنمایی به فناوری اطلاعات هستند. بسته به اندازه شرکت و دامنهای که متولیان دادهها مسئولیت آن را بر عهده دارند، ممکن است چند نفرشان از یک صاحب دادهها پشتیبانی کنند و مقدار قابل توجهی از زمانشان (تقریباً 20 تا 30 درصد) را به وظایف مربوط به دادهها اختصاص دهند.
مسئول حفاظت از دادهها: بر خلاف سایر شرکتکنندگانِ حاکمیت دادهها، مسئولان حفاظت از دادهها بخشی از واحد فناوری اطلاعات هستند. آنها با متولیان دادهها کار میکنند و از تلاشهای آنها برای اجرای معیارهای خاص کیفیت دادهها حمایت میکنند. بسیاری از متولیان دادهها به یک سیستم مشخص فناوری اطلاعات یا پایگاه مشخص دادهها متصلاند، بنابراین ممکن است یک رابطه یکطرفه وجود نداشته باشد، و ممکن است یک مسئول حفاظت از دادهها برای بسیاری از متولیان دادهها کار کند یا برعکس، یک متولی ممکن است با بسیاری از مسئولان حفاظت از دادهها کار کند. حال مدل عملیاتی هدف حاکمیت داده چگونه باید باشد؟ چهار کهنالگوی اصلی سازمانی را در نظر میگیریم:
مدل کاملا غیرمتمرکز: واحدهای کسبوکار به طور مستقل از هم، حاکمیت داده را تعریف میکنند. یک استراتژی کلی برای دادهها وجود ندارد. هماهنگی بسیار اندک است. این مدل به کسبوکارها امکان میدهد کنترل مستقیم روی دادههایشان داشته باشند و از روشهای چابک کار برای تغییر مدیریت دادهها استفاده کنند. با این حال، وقتی تیمها اصطلاحاً «چرخ را دوباره اختراع میکنند»، این کارشان میتواند به ناکارآمدی در عملیات دادهها منجر شود که ناهماهنگیهای دادهها را در بین واحدها و بخشهای مختلف کسبوکار ایجاد میکند. این کهنالگو کمکم از رواج افتاده و تنها در شرکتهای کمشماری که هنوز وارد سفر تحول داده خود نشدهاند، دیده میشود.
مدل کاملاً متمرکز: در سر دیگر طیف، شرکتهایی هستند که یک مدل سازمانی بسیار متمرکز را پیادهسازی کردهاند، که در آن تمام مسائل مربوط به دادهها توسط تیم مرکزی مدیریت میشود. این تیم از یک «تزار» دادهها و مالک تمام دادههای شرکت که معمولا مدیر ارشد دادههاست، تشکیل میشود. توضیح دادن این مدل برای سازمان خیلی آسان بوده و مدل نسبتاً مؤثری است، اما چون پیادهسازی و بسط و گسترش آن در سازمانهای بزرگ دشوار است، سرعت تغییر را کاهش میدهد.
مدل فدرالی با مدیر ارشد داده به عنوان انجامدهنده کار: در حالی که واحدهای دادههای بخشهای مختلف سازمان تحت رهبری قوی تیم مرکزی کار میکنند، مدیر ارشد دادهها به طور مستقیم تیم نسبتاً بزرگی را مدیریت میکند که مسئول قسمت اعظم عملیات دادههاست. این مدل کارآمد است و بهسرعت کیفیت دادهها را بهبود میبخشد، اما گاهی با واکنشهای منفی واحدهای کسبوکار مواجه میشود که احساس میکنند استقلالشان را از دست میدهند. بنابراین ابلاغ اختیارات مدیر ارشد دادهها میتواند دشوار باشد.
مدل فدرالی با مدیر ارشد داده به عنوان « تسهیلگر»: واحد مدیر ارشد داده خیلی کوچکتر است و روی هماهنگی و تسهیل اقدامهای تصمیمگیریشده توسط واحدهای کسبوکار تمرکز میکند. واحدهای کسبوکار مالکیت کامل دادههای خود را دارند اما کارکنان مدیریت دادههای آنها به طور غیرمستقیم به مدیر ارشد دادهها گزارش میدهند. این مدل، مسئولیتپذیری برای دادهها را در کسبوکار حفظ میکند و هماهنگی خوبی ایجاد کرده و بهبود نسبتاً سریع کیفیت دادهها را تضمین میکند. معمولاً شرکتها با استفاده از یک مدل فدرالی با مدیر ارشد به عنوان انجامدهنده کار، اقداماتشان را شروع میکنند و با بالغ شدن سازمان و ایجاد قابلیتهای خود، به یک مدل مدیر ارشد به عنوان تسهیلگر تبدیل میشوند.
در طول چند سال گذشته، دادهها به عنوان منبعی اساسی برای ارزش کسبوکار شناخته شدهاند. شرکتها در محیطی رقابت میکنند که مشخصه آن مجموعه دادههای عظیم و رو به رشد، مقررات سختگیرانه دادهها و تحولات مکرر به خاطر قدرت دادههاست. در این زمینه، حاکمیت دادهها ــ و در نتیجه بهبود کیفیت دادهها ــ نهتنها راهی برای دستیابی به نتایج کوتاهمدت بلکه برای جا انداختن دادهها در سازمان و موفقیت در سفر دادهها و تحلیل آن فراهم میکند. این کار فقط به توجه و تعهد به تحول دادهها احتیاج دارد. و هر شرکتی میتواند آن را بهدرستی انجام دهد.